script src="http://c.weblogcode.ir/box.php?d=7450&c=0059b4"> لینک باکس افزایش بازدید معلوليت محدوديت است ؟
*دیدنی و خواندنی*
گالری عكس .مدوفشن.مطالب خواندني و دانلود موزيك

 

داستان استاد ان

 
 

پسر بچه 9ساله ای تصمیم گرفت تا جودو یاد بگیرد.
پسر دست چپش را در یک حادثه از دست داده بود ولی جودو را خیلی دوست داشت. به همین دلیل پدرش او را نزد استاد جودوی ژاپنی معروفی برد و از او خواست تا به پسرش تعلیم دهد.
استاد قبول کرد و شروع کرد به تعلیم. سه ماه گذشت، پسر نمی دانست چرا استاد در این مدت فقط یک فن را به او یاد می دهد.
یک روز نزد استاد رفت و پس از ادای احترام گفت:"استاد چرا به من فنون بیشتری یاد نمی دهید؟"
استاد لبخندی زد و جواب داد:" همین یک حرکت برای تو کافی است."
پسر جوابش را نگفت ولی باز به تمرینش ادامه داد.
چند ماه بعد استاد پسر را به اولین مسابقه برد. پسر در اولین مسابقه برنده شد. پدر و مادرش که مسابقه ی او را می دیدند، به شدت تشویقش کردند.
پسر در دور دوم و سوم هم برنده شد تا به مرحله نهایی رسید. حریف او یک پسر قوی هیکل بود که همه را با یک ضربه شکست داده بود. پسر می ترسید که با او رو به رو شود ولی استاد به او اطمینان داد که حتماً موفق خواهد شد.
مسابقه شروع شد و حریف یک ضربه محکم به پسر زد. پسر به زمین افتاد و از درد به خود پیچید.
داور دستور به قطع مسابقه داد ولی استاد مخالفت کرد و گفن:" نه، مسابقه باید ادامه یابد"
پس از اینکه دو حریف باز رو در روی هم قرار گرفتند و مبارزه آغاز شد، در یک لحظه حریف اشتباهی کرد و پسر با قدرت او را به زمین کوبید و برنده شد!
همه سالن پسر را تشویق می کردند و پدر و مادرش از شوق، اشک می ریختند.
بعد از پایان مسابقه پسر نزد استاد رفت و با تعجب پرسید:" استاد، من چگونه حریف قدرتمندم را شکست دادم؟"
استاد با خونسردی گفت:" ضعف تو باعث پیروزیت شد! وقتی تو آن فن همیشگی را با قدرت روی حریف انجام دادی، تنها دفاع حریفت این بود که دست چپ تو را بگیرد، در حالی که تو دست چپ نداشتی!"




تاریخ: چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:معلوليت ,جودو ,استاد ,,
ارسال توسط فاطیما
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد